2 - 2 ـ بررسی شاخه سوم از طریق دوم
در سطور بالا گفته آمد که مزّی طریق محمد بن عُزیز از سلامة بن روح از عقیل بن خالد را «غریب» دانسته است و با اثبات ضعف سلامة بن روح شکّی باقی نمیماند که طریق مذکور ضعیف است. امّا مزّی به هنگام بحث و بررسی این حدیث دو طریق دیگر را هم به عنوان «متابع»[1] یاد میکند و میگوید: «ما برای این حدیث از روایت یونس بن یزید از زهری متابعی یافتهایم». بدین شرح :
اخبرنا به ابواسحاق ابن الدَّرَجی قال: انبانا محمد بن مَعْمَر بن الفاخر(ح) و اخبرنا محمد بن عبدالسلام بن المطَهَّر التمیمی و احمد بن هبة اللَّه بن احمد قالا : انبانا عبدالمُعزّ بن محمد الهروی قالا: اخبرنا زاهر بن طاهر الشَحّامی، قال : اخبرنا ابوسَعد الکنجَروذی، قال: اخبرنا ابو عمرو بن حَمْدان، قال: اخبرنا محمد بن المسیِّب، قال: حدّثنا محمد بن یزید بن حکیم قال:حدّثنا محمد بن العلاء الاَیْلیعن یونس بن یزید عن الزهری عن انس عن النبی(ص) قال: «اکثر اهل الجنّة البله»(مزّی،17/62-63) .
او بیدرنگ میافزاید: «این طریق نیز غریب است. ما این حدیث را از یونس بن یزید جز از همین طریق نمیشناسیم»(پیشین،17/63).
باید افزود یونس بن یزید راوی زهری را برخی از رجالشناسان «منکر الحدیث » میدانند. ابورزعه دمشقی میگوید: از احمد بن حنبل شنیدم که میگفت در احادیث او از زهری، احادیث منکری وجود دارد. ابوالحسن میمونی نیز همین سخن را از ابن حنبل نقل کرده است. این در حالی است که نسایی او را ثقه و ابن خِراش وی را صدوق میداند(پیشین،20/565 -568). از مجموع گفتههای رجالشناسان درباره یونس بن یزید میتوان دریافت که بر فرض وثاقت ذاتی او، روایاتش در پارهای از موارد، بویژه روایاتی که از زهری نقل میکند چندان قابل اعتماد نیست .
دو تن دیگر نیز در این سلسله سند مجهولند. محمد بن یزید بن حکیم و محمد بن مسیّب که پیاپی در این طریق واقع شدهاند نامشان در کتابهای رجالی مذکور نیفتاده است. فقط نام محمّد بن مسیّب بجز این روایت در یک جا در تاریخ بغداد به چشم میخورد. خطیب بغدادی ذیل نام «سری بن مرثد یا مزید» خبری گزارش کرده که نام محمّد بن مسیّب نیز در زنجیره راویان آن خبر وجود دارد(خطیب بغدادی،9/129). ولی نام محمد بن یزید بن حکیم ظاهراً در جای دیگری نیامده است. در نتیجه باید گفت این طریق نیز از ضعف خالی نیست.
3ـ بررسی طریق سوم
مزّی میگوید این حدیث را از طریق دیگری به صورت مرسل هم روایت کردهاند. بدین شرح:
اخبرنا به ابو اسحاق بن الدَّرَجی قال: انبأنا ابو جعفر الصَّیدلانی قال: اخبرنا ابو علی الحدّاد قال: اخبرنا ابوالعباس احمد بن محمد بن یوسف بن مَرْدَه قال: اخبرنا ابوالحسین عبدالوهاب بن الحسن بن الولید الکِلابی قال: حدّثنا احمد بن الحسین بن طلاب قال: حدّثنا احمد بن ابی الحَواری قال: حدّثنا مروان - یعنی ابن محمد - عن یحیی بن حسّان عن ابی یوسف القاضی عن عبدالعزیز بن عمر عن ابیه عمر بن عبدالعزیز قال: قال رسولاللَّه(ص) : اکثر اهل الجنه البله. قال احمد بن ابی الحواری: البله عن الشر و اعلی علیین لاولی الالباب(مزّی، 17/63).
در نخستین نگاه معلوم میشود که این اسناد مرسل است. چه اینکه عمر بن عبدالعزیز نمیتواند بدون واسطه از پیامبر(ص) حدیث نقل کند. همچنان که مزّی خود نیز در آغاز به این نکته اشاره کرد. افزون بر آن ابویوسف قاضی هم که راوی حدیث از عبدالعزیز بن عمر است ناشناخته است و رجالشناسان در مواردی تنها از او نامی به میان آوردهاند. مثلاً مزّی نام او را در شمار راویان عبدالعزیز بن عمر آورده است(مزّی،11/517)؛ ولی در شمار کسانی که یحیی بن حسّان از ایشان حدیث نقل میکند، نام او مذکور نیست. نتیجه اینکه هیچ یک از اسانید این حدیث خالی از ضعف نیست.
داوری حدیث شناسان اهل سنّت درباره این حدیث
همچنان که در صفحات پیشین از نظر خوانندگان گذشت بزّار که این حدیث را نقل کرده خود آن را ضعیف نیز شمرده است. ابن عدی هم آن را «منکر» قلمداد کرده است و بیهقی که حدیث را با اسناد دیگری نقل کرده پس از نقل آن گفته است: این حدیث با این اسناد منکر است. عجلونی نیز اسانید آن را نااستوار معرفی کرده است(قاری،ص 30 - 31؛ هیثمی،8/79؛10/264؛ 402؛ الفتنی، ص 29؛ عجلونی،1/164). تنها قرطبی در التذکرة باحوال الموتی و الآخرة (عجلونی، همان جا) و نیز در تفسیر (قرطبی، الجامع لاحکام القرآن،13/115) آن را صحیح دانسته است. امّا این داوری قرطبی از سوی دیگر عالمان اهل سنّت مردود اعلام شده است.( عجلونی، همان جا).
[1] . چنانچه بعضی از افراد سند حدیثی با راویان حدیث مفردی که همان مضمون را نقل کردهاند موافق باشند آن حدیث را متابع گویند (مدیر شانهچی، ص 62).
لیست کل یادداشت های این وبلاگ