بهار پیشانینوشت آفرینش است. دست گشادهای دارد به پهنای تمامی دشتهای کرانناپیدای این کره خاکی. سبزآفرینی و خرمیبخشی این سرنوشتِ دفتر خلقت را به آموزش بیچشمداشت آموزگار میتوان همانند کرد. آموزاندن طراوت، حرکت، رویش، خرمی، سرزندگی و حیات؛ آنگونه که دانش نیز چنین است.
آموزگار نماد ابر بهار است که کویر تشن? روح را با شراب دانش سیراب میکند و درخت تنومند آگاهی، خردورزی و نیکاندیشی را در آن میرویاند. دانشآموختگان را از ظلمت وحشتزای جهل به دشت خرم علم سوق میدهد؛ گویی بهار است که طبیعت را از سردی و خاموشی و سکون مطلق زندگی به نور و روشنی و سرسبزی و حرکت و رویش میبرد.
ایران، مهد تمدن کهن قوم آریایی، از دیرزمان آیینها و آدابی ویژه و منحصر به فرد داشته است که در فراز و فرود تاریخ و در گذر از تمدنها و فرهنگهای گونهگون هماره حفظ شده و در پرتو آموزههای ادیان آسمانی نه تنها رنگ نباخته که فربهتر نیز شده است.
دین زردشت که به سدرهپوشی و احترام به آتش پایبند بود، در دامن خود آیینهای مذهبی و جشنهای ملی فراوانی پروراند و زمین? مناسبی برای شکلگیری و رشد جشنهای مردی منطبق با تحولات فصول و تقویم طبیعت فراهم آورد. آشکارترین این جشنها جشن بزرگ نوروز است.
نوروز بزرگترین جشن ملی ایرانیان به شمار میرود که با ورود خورشید به نیم کر? شمالی نخستین روز فروردین و جشن نوروز آغاز میشود. در نگاشتههای تاریخی نوروز به زمان جمشید نسبت داده شده است. به باور برخی، جمشید هم نخستین انسان و هم نخستین شاه است. بر پای? برخی نظرات دیگر، نوروز جشن خلقت کیومرث است. پیشنیان با پایان روز ششم فروردین جشنهای نوروز را به پایان میبردند ولی بعدها مدت آن به سیزده روز افزایش یافت که امروزه نیز اینگونه است.
در مراسم نوروز آداب و آیینهای دیرینهای به چشم میخورد. «سبز کردن سبزه» از بارزترین این آیینهاست. بر پای? برخی گزارشهای تاریخی از 25 روز پیش از نوروز 12 ستون از خشت خام اطراف دربار برپا میکردند و بر فراز هر ستون نوعی از حبوبات را میکاشتند. در روز ششم فروردین این سبزهها را با سرودخوانی و نواختن ساز برمیداشتند و ستونها تا روز شانزدهم فررودین برپا بود.
از دیگر آیینهای نوروز «سفر? هفت سین» است. همزمان با تحویل سال یا شب آخر سال که شب «گهنبار همسپتمدم» است و «فَروَهَران» یا همان ارواح گذشتگان، از جایگاه آسمانی خود به زمین میآیند، بازماندگان بر بامها آتش میافروزند و خوراک مینهند و در بهترین اتاق خانه سفرهای رنگین میگسترند و انواع خوراک و نوشاک مینهند تا فَروَهَران از پذیرایی و صفا و پاکیزگی و نعمت و سازگاری و شادمانی بازماندگان خوشنود شوند.
در نگاهی دیگر به سفر? هفت سین که همه چیز آن نشانواره و اشارهگون است در خوانچهای هفت چیز که نامشان با حرف سین شروع میشود مینهند. این هفت سین عبارتاند از: سیر و سماق و سنجد و سبزه و سمنو و سینی و سکه. عدد هفت که از دیرباز مقدس بوده است به «هفت امشاسپندان» اشاره دارد.
گذشته از این آیینها و آداب، جشن بزرگ نوروز در درون خود مناسبتها و جشنهای ویژ? دیگری نیز داشته است که امروزه بیشترین? آن به دست فراموشی سپرده شده است:
الف) نوروز کوچک: روز نخست فروردین را نوروز خرده یا عام میگویند. در کهنترین گاهشماری که در دست است هر سال 12 ماه و هر ماه 30 روز و سال 360 روز بود. اما پس از اینکه اردشیر بابکان بر تخت نشست اصلاح تقویم را در دستور کار خود قرار داد و روزهای سال را به 365 روز افزایش داد. در آن روزگار برای سازش میان مخالفان و موافقان این تغییر، از روز نخست تا ششم پیوسته جشن گرفته میشد.
ب) نوروز بزرگ: روز ششم فروردین نوروز بزرگ است. این روز نزد ایرانیان باستان عیدی بزرگ به شمار میرفته است. به باور ایشان، خداوند در این روز از آفرینش جهان آسوده شد. بر پای? دیدگاههای زردشتیان، در این روز زردشت توفیق مناجات با خدا را یافت و کیخسرو در همین روز به آسمان عروج کرد.
ج) جشن آبریزکان: به گفت? ابوریحان بیرونی این جشن به زمان جمشید برمیگردد. بنا بر گفتههای تاریخی در این زمان تعداد انسانها و جانوران آنقدر فراوان شد که دیگر جایی برای زیست نماند. خداوند زمین را سه برابر فراختر گردانید و فرمود مردم غسل کنند تا از گناهان پاک شوند و جشن آبریزکان از آن زمان به یادگار ماند. برخی دیگر این جشن را در روز دهم فروردین میدانند. مجموع گزارشهای تاریخی با وجود اختلاف در نقلها نشان از تقدس آب و اهمیت ویژ? آن و لزوم بارش باران به هنگام برگزاری جشنها و آیینها دارد.
گفتهها تمام آن چیزی نیست که باید در این موضوع گفته میشد؛ زیرا جشنی با این گستر? تاریخی و اهمیت باستانی در نوشتاری مختصر به وصف درنخواهد آمد. در این نوشتار پرتوی از اشعههای تاریخی و فرهنگی این مرز پر گهر بر خامه جاری شد تا چراغی باشد فرا راه رهپویان شناخت فرهنگ و هنر ساکنان نیکسرشت و مهرآیین این دیار جاودان.
لیست کل یادداشت های این وبلاگ